بايد دچار بود.
دچار يعني چه ؟
دچار يعني عاشق.
هميشه فاصله اي هست .
دچار بايد بود
وگرنه زمزمه حيرت ميان دو حرف
حرام خواهد شد .
و عشق
سفر به روشني اهتزاز خلوت اشياست
و عشق
صداي فاصله هاست
صداي فاصله هايي كه غرق ابهامند
نه صداي فاصله هايي كه مثل نقره تميزند
هميشه عاشق تنهاست
و دست عاشق در دست ترد ثانيه هاست
و او وثانيه ها مي روند آن طرف روز
نظرات شما عزیزان: