چقدر خوبه

4 PM



چقدر خوبه یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره


♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
یک شنبه 16 / 10 / 1390به قلم: Darya

تنهــ ــایی مــــ ــــن

4 PM


انگشتت را ... 
هرجای نقشهخواستی بگذار 
فرقی نمی کند 

تنهایی من 

عمیق ترینجای جهان است 
و انگشتان توهیچ وقت 
به عمق فاجعهپی نخواهند برد


♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
یک شنبه 16 / 10 / 1390به قلم: Darya

پایان...

4 PM

می روم

اما رد پایم را برایت به جای خواهم گذاشت

 

مبادا مرا فراموش کنی

سالهاست که به انتظارت نشسته ام

 

شاید که آمدنت پایانی تلخ برای دیگرانه

 

اما هر چه باشد آورنده آرامشی ابدی برایم است


♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
یک شنبه 16 / 10 / 1390به قلم: Darya

امیدهای کوتاه

4 PM


از من فاصله بگیر! 
هر بار که به من نزدیک می شوی ، 
باور می کنم هنوز می شود زندگی را دوست داشت! 
از من فاصله بگیر! 
من خسته ام از امیدهای کوتاه

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
یک شنبه 16 / 10 / 1390به قلم: Darya

شــ ـ ــکــ ـ ـــستنی

4 PM


دیگراحتیاط لازم نیست ؛ 
شکستنی ها شکست !! 
هر جور مایلید حمل کنید

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
یک شنبه 16 / 10 / 1390به قلم: Darya

رفـــ ـــت

4 PM


رفت و ...نگفت 
من، بی او 
میان ماندن و نماندن 
بودن و نبودن 
دست و پا میزنم مدام و غرق نمی شوم 
... تنها 
نفس کم می آورم برای ... کشیدن 
... راستی 
آن دورها 
بی من 
حال او و دل او چگونه است؟


♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
یک شنبه 16 / 10 / 1390به قلم: Darya

جاده...

4 PM

یادت هست....؟
روزی پرسیدی این جاده کجا میرود...؟
و من سکوت کردم...
دیدی ...! جاده جایی نرفت...!
آن که رفت ، تو بودی


♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
یک شنبه 16 / 10 / 1390به قلم: Darya

4 PM

باور نمی کنی که این روزها چقدر دلم گرفته ،باور نمی کنی که خنده هایم چه بغض هایی را در خود پنهان دارد

آری ، من ، با دقایقم ، با زندگیم لجبازی می کنم ! نازنینم ! غروب بار سنگین دلتنگی مرا هر شب به دوش میکشد

سنگینی پلکهایم و نگاهی که دیدن را از یاد برده ، کورکورانه زیستن را خوب آموختم !

توان نوشتن ندارم ، واژه هایم گرد و غبار گرفته . باور کن که باورت کردم ، باور کن که بی تو بی  باور شده ام ! من !

زندگیم را تمام کردم ، حالا نفس کشیدن منت سرم می گذارد !

حس می کنم هوای اینجا سرد و سنگین است نازنينم ! دیگر نگو خداحافظ ! اگر می روی بدون وداع برو ... گله ای

نیست ! ببین ! نقاشی عشق می کشم و گم شدن در نگاه تو که آرامش می دهد ، نبض سکوت حرفی برای گفتن

دارد ! حالا دیگه خیلی تنهام ! ببین ! دستانم را ببین ، چشمان ترم را ببین ، ببین سکوتم چه حرفهایی را تحمل

می کند ! به خاطر تو ...  نامت را هر روز زمزمه می کنم مبادا یادم رود که روزی ... زمانی ... عاشقت  بودم !

آری ... عاشق خیال نکن دیوانه شدم ... اگر این دیوانگی ست من عاشق این دیوانگیم !   نازنینم !

ما محکومیم ... محکوم به زندگی ! و شاید محکوم به مرگ !!! سکوت کردم

به اندازه همه حرفهایم !

♥دوستت دارم عزيزم♥

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
پنج شنبه 15 / 10 / 1390به قلم: Darya

4 PM

زیـــر  بــارون  نفسـاتـــو  دوســـت  دارم

عـطـــر خـــوب، تــو رو بـارون میگیــره

بـا  تــو زندگیـــم  چــه رویــایــی  میشـــه

بـا تــو ایــن قـلـــب یخــی جــون میگیــره

دوست دارم تمــوم لحظـه هامو با تـو باشم

دوســت دارم کـه دســت گـرمـتــو بگیــرم

دوسـت دارم تمــوم خاطراتـم با تــو باشــه

دوسـت دارم تـو انتظـار تلــخ تــو بمیـــرم

دوسـت  دارم  فقـــط  چشــاتــو وا  کـنــی

تـا  ببیـنــی  کـــه  چـقــــدر دوســت  دارم

همـــه  خـوبـــی هـاتـــو  بـاور مـی کـنـــم

نمــی تــونـــم  بـی تـــو طـاقـــت  بـیـــارم

زیـــر  بــارون  نفسـاتـــو  دوســـت  دارم

بـــوی خـــوب ، تـــو رو بـارون میگیــره

بـا  تــو زندگیـــم  چــه رویــایــی  میشـــه

بـا تــو ایــن قـلـــب یخــی جــون میگیــره

دوست دارم تمــوم لحظـه هامو با تـو باشم

دوســت دارم کـه دســت گـرمـتــو بگیــرم

دوسـت دارم تمــوم خاطراتـم با تــو باشــه

دوسـت دارم تـو انتظـار تلــخ تــو بمیـــرم

دوسـت  دارم  فقـــط  چشــاتــو وا  کـنــی

تـا  ببیـنــی  کـــه  چـقــــدر دوســت  دارم

همـــه  خـوبـــی هـاتـــو  بـاور مـی کـنـــم

نمــی تــونـــم  بـی تـــو طـاقـــت  بـیـــارم

خیلی دوستدارم عشق من

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
پنج شنبه 15 / 10 / 1390به قلم: Darya

4 PM

1- به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو می نگرد... به دلی دل بسپار که جای خالی برایت داشته

باشد و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد.
 
 
2 - هوس بازان کسی راکه زیبا می بینند دوست دارند... اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می بینند.
 

 3 - وقتی در زندگی به یک در بزرگ رسیدی نترس و نا امید نشو چون اگه قرار بود در باز نشو

جای آن دیوار می گذاشتند.

4 - آنچه که هستی، هدیه خداوند است و آنچه که خواهی شد ، هدیه تو به خداوند پس بی نظیر باش

 
5 - شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه آزار دیگران در آن نباشد.

 
6 - بدبختی تنها در باغچه ای که خودت کاشته ای می روید.
 
 
7 - وقتی زندگی برایت خیلی سخت شد به یاد بیاور که دریای آرام، ناخدای قهرمان نمی سازد.
 
 
8 - هر اندیشه ی شایسته ای، به چهره انسان زیبائی می بخشد.
 
 
9 - قابل اعتماد بودن ارزشمند تر از دوست داشتنی بودن است.
 
 
 10-
نگو : شب شده است : بگو صبح در راه است.

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
پنج شنبه 15 / 10 / 1390به قلم: Darya

3 PM

چگونه عکس تو در برق شیشه‌ها پیداست

چگونه جای تو در جان زندگی سبز است

هنوز پنجره باز است

تو از بلندی ایوان به باغ می‌نگری

درخت‌ها و چمن‌ها و شمعدانی‌ها

به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر

به آن نگاه پر از آفتاب می‌نگرند

تمام گنجشکان

که درنبودن تو

مرا به باد ملامت گرفته‌اند

ترا به نام صدا می‌کنند

هنوز نقش ترا از فراز گنبد کاج

کنار باغچه

زیر درخت‌ها لب حوض

درون آینه‌ی پاک آب می‌نگرند

تو نیستی که ببینی چگونه پیچیده است

طنین شعر تو نگاه تو در ترانه‌ی من

تو نیستی که ببینی چگونه می‌گردد

نسیم روح تو در باغ بی‌جوانه‌ی من

چه نیمه شب‌ها کز پاره‌های ابر سپید

به روی لوح سپهر

ترا چنان‌که دلم خواسته است ساخته‌ام

چه نیمه شب‌ها وقتی که ابر بازیگر

هزار چهره به هر لحظه می‌کند تصویر

به چشم هم‌زدنی

میان آن همه صورت ترا شناخته‌ام

به خواب می‌ماند

تنها به خواب می‌ماند

چراغ، آینه، دیوار بی تو غمگینند

تو نیستی که ببینی

چگونه با دیوار

به مهربانی یک دوست از تو می‌گویم

تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار

جواب می‌شنوم

تو نیستی که ببینی چگونه دور از تو

به روی هرچه دراین خانه ست

غبار سربی اندوه، بال گسترده است

تو نیستی که ببینی دل رمیده‌ی من

به‌جز تو یاد همه چیز را رها کرده است

غروب‌های غریب

در این رواق نیاز

پرنده‌ی ساکت و غمگین

ستاره‌ی بیمار است

دو چشم خسته‌ی من

در این امید عبث

دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است

تو نیستی که ببینی

دوستدارم عشق من

 

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
پنج شنبه 15 / 10 / 1390به قلم: Darya

به خاطر می آوری؟؟؟

10 AM

به خاطر می آوری؟؟؟

 

وقتی 15 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ...صورتت از شرم قرمز شد و سرت رو به زیر انداختی و لبخند زدی...

وقتی که 20 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم ، سرت رو روی شونه هام گذاشتی و دستم رو تو دستات گرفتی، انگار از این که منو از دست بدی وحشت داشتی ...

وقتی که 25 سالت بود و من بهت گفتم که دوستت دارم .. صبحانه مو آماده کردی وبرام آوردی  ..پیشونیم رو بوسیدی و گفتی بهتره عجله کنی ..داره دیرت می شه ...

وقتی 30 سالت شد و من بهت گفتم دوستت دارم ..بهم گفتی اگه راستی راستی دوستم داری . بعد از کارت زود بیا خونه ...

وقتی  40 ساله شدی و من بهت گفتم که دوستت دارم ، تو داشتی میز شام رو تمیز می کردی و گفتی : باشه عزیزم ولی الان وقت اینه که بری تو درسها  به بچه مون کمک کنی ...

وقتی  که 50 سالت شد و من بهت گفتم که دوستت دارم ، تو همونجور که بافتنی می بافتی  بهم نگاه کردی و خندیدی ...

وقتی  60 سالت شد بهت گفتم که چقدر دوستت دارم و تو به من لبخند زدی ...

وقتی که 70 ساله شدی و من بهت گفتم دوستت دارم در حالی که روی صندلی راحتیمون نشسته بودیم من نامه های

عاشقانه ات رو که 50 سال پیش برای من نوشته بودی رو می خوندم و دستامون تو دست هم بود ...

وقتی  که 80 سالت شد ..این تو بودی که گفتی که من رو دوست داری ...

نتونستم چیزی بگم ..فقط اشک در چشمام جمع شد . اون روز بهترین روز زندگی من بود ..چون تو هم گفتی که منو

دوست داری ...

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
شنبه 13 / 10 / 1390به قلم: Darya

عشق

10 AM

عــــــــــشق

تا ســــــــــــــــحــــــــــــــــر چشم به راه می مانم

به نام خدایی که غفور است و رحیم                               زندگی بی تو عذابی است وخیم

تقدیم به امید زندگانی ام، تقدیم به شکوه شب و شکوه مهتاب، تقدیم به اشکهای سوزان روی کوه گونه هایت ، تقدیم به خنده های دلنشینت و نگاه های پنهانت .

تقدیم به تو ای خیال من                                     ای آسمان قلبم و ای سرچشمه ی الهام من

                          تقدیم به تو ای محبوب ترین قلبم.

تقدیم به تو که یادت از فکر من ، عشقت در قلب من ، و نگاهت همیشه در ذهن من ماندگار و عطر مهربانیت همیشه در وجودم جاریست .

میدانی که طاقت دوری از تو را ندارم ولی جدایی با تو را دوست دارم.

                                                       می دانی چرا؟

چون با اینکه جدایی از تو بسی برایم دشوار  است ولی در عین حال دلپذیر هم هست   ، زیرا به خاطر تو دلتنگی به سراغم می آید .

پس بدان که دل تنگی ها هم بخاطر تو دوست دارم و تو از حال من خبر نداری .

بنابراین:

              هر که می خواهد من و تو ما نشویم مرگش باد و خانه اش ویران.

ای عشق من ، ای عزیزترینم:

                چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوب شد که دنیای من  شدی .     

 پس:    

        برای من بمان و بدان که هیچ چیز با ارزشتر از عشق نیست و بزرگترین ویژگی عشق بخشایش است.

بنابراین:

           قلبم را که لبریز از عشق است به تو تقدیم می کنم و سوگند می خورم که تا ابد :

 

         عاشقانه دوستت بدارم♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
شنبه 13 / 10 / 1390به قلم: Darya

______< love story >______

10 AM

______< love story >______

On roz yadet miyad

 ke ba ham ghahar bodim.

                   <'  )    )  '>            

                   ( <)  ( (    ))           

         -----;;-;;----;;-;;------------->  

Bad to taghat nayvordi,

Omadi mennat keshye man.

                      ' ) >       )  '  >   

                   (<) (     )) ((           

          -----;;-;;-------;;-;;------------->  

    Be man ghol dadi dige

Tanham nemizario,azam ba

Ye boos, delbari kardi.

                (  ' >( ' ˅ ')           

                   ( < )  ( (     ))          

         -----;;-;;-----;;-;;------------->  

Manam , bakhshidameto ba ham

Ashti kardim, yadete !!!

                    ' )>       <'  )

                   (<) (     )) ((          

          -----;;-;;-------;;-;;------------->                                             

Vali to raftiyo baraye hamishe

Tanham gozashti .

                          ( ' ˅ ')           

                            ( (     ))          

          ------------;;-;;------------->                                

                                                   

Kheyli delam barat tang sgode,

Aksi ke on ruz baham andakhtimo

Hanozam daram, bebin injast  .

                      

                (' ˅ ') ( ' ˅ ')           

                   (     ) ( (      ))          

         -----;;-;;------;;-;;------------->    

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
شنبه 13 / 10 / 1390به قلم: Darya

5 PM

بگو سرگرم چی بودی كه اینقدر ساكت و سردی

خودت آرامشم بودی خودت دلواپسم كردی

ته قلبت هنوز باید یه احساسی به من باشه

چقد باید بمونم تا یكی مث تو پیدا شه

تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست

تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست

سلام ای ناله ی بارون سلام ای چشمای گریون

سلام روزای تلخ من هنوزم دوستش دارم

سلام ای بغض تو سینه سلام ای آه آیینه


سلام شب های دل كندن هنوزم دوستش دارم

نمی دونی تو این روزا چقد حالم پریشونه

دلم با رفتنت تنگ و دلم با بودنت خونه

خراب حال من بی تو نمی تونم كه بهتر شم

تو دستای تو گل كردم بذار با گریه پرپر شم

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
شنبه 29 / 9 / 1390به قلم: Darya

5 PM

روی ساحل دریای زندگیم قدم میزدم.همه جا دو رده پابود.

پای  منو خدا به سختی های زندگی  که رسیدیم یک ردپابود گفتم خدایا منوتنها گذاشتی .

ندا آمد که ای بنده من.این جای پای من است که تورا بر دوش میکشم...

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
شنبه 29 / 9 / 1390به قلم: Darya

سکوت

5 PM


کاش همان کودکی بودیم که حرف هایش را از نگاهش می توان خواند ...

اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد ...

و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم ...

آری ...

سکوت پُر بهتر از فریاد تو خالی ست ...

دنیا را ببین …

بچه بودیم از آسمان باران می آمد ، بزرگ شده ایم از چشم هایمان می آید !

بچه بودیم دل دردها را با هزار ناله می گفتیم !

همه می فهمیدند …

بزرگ شده ایم …

درد دلمان را به صد زبان ، به کسی می گوییم …

و هیچ کس نمی فهمد !!!

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
شنبه 29 / 9 / 1390به قلم: Darya

دل بریدن

6 PM

از اوج فلک ستاره چیدن سخت است / دور از منی و به تو رسیدن سخت است / ای دوست که بی تو زندگی زندان است / بدان که از تو دل بریدن سخت است .

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
سه شنبه 27 / 9 / 1390به قلم: Darya

اسیر

6 PM

اسیر فصل خزان گردد عمر آنکس که / دمی اسیر اشک کند چشم مهربان تو را

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
سه شنبه 27 / 9 / 1390به قلم: Darya

خرابتم

6 PM

هر وقت دیدی نیستم بیا تعمیرگاه ، چون همیشه خرابتم !

♥ اگه عاشقی...♥ - تنهاخاطراتت باقی مانده اند...
سه شنبه 27 / 9 / 1390به قلم: Darya

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 10 صفحه بعد